سفارش تبلیغ
صبا ویژن
من یک خبرنگارم با کلی دغدغه ...
یادداشت ثابت - جمعه 93 فروردین 23 :: 4:15 عصر :: نویسنده : اعظم وثوقی

دوستی در پارسی یار نوشته بود:

آنانکه که یک عمر مرده اند، یک لحظه هم شهید نخواهند شد... شهادت یک عمر زندگی است، یک اتفاق نیست!




موضوع مطلب :


دوشنبه 94 دی 7 :: 9:10 عصر :: نویسنده : اعظم وثوقی

این پیام رو در روز خبرنگار نوشته بودم و در برخی رسانه ها منتشر شد. تصادفا امروز دیدمش. برای دوستان عزیز گذاشتم تا بخوانند و لذت ببرند ...


معاونت امور رسانه مرکز دانشجویی حقوق بشر ایران؛

آن چه یک خبرنگار از فجایع انسانی و حقوق بشری مخابره می کند، می تواند بیدارگر انسان ها برای به پاخاستن علیه ظالمان باشد بی شک عرصه حقوق بشر و حراست از انسانیت و اخلاق همواره نیازمند حضور پرشور و مسئولانه این انسان های نازنین است.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی سازمان بسیج دانشجویی،اعظم وثوقی- معاونت امور رسانه مرکز دانشجویی حقوق بشر ایران(صلح زیبا) با انتشار پیامی به مناسیت روز خبرنگار اعلام کرد:

انتخاب شغل بیدار و دغدغه مند خبرنگاری را به همکاران خبرنگار خود تبریک گفته و این دغدغه مندی را در آنان می ستایم و امیدوارم طوفان ها و ناملایمات خبرنگاران ما را از ادامه مسیر حق جویی و حق طلبی منصرف نکند. قطعاً چشمان همه انسان دوستان و انسانیت خواهان همه تاریخ بشریت به دست و قلم خبرنگاران و رسانه هاست تا روزی برسد که محقق شدن حقوق انسان های مظلوم در تاریخ را به نظاره بنشینند.

متن کامل این پیام به شرح ذیل می باشد:

17مرداد، روز خبرنگار و مصادف با شهادت خبرنگاری است که برای انعکاس حقیقت و حقوق انسان هایی که در زیر بار ظلم گروهی به نام طالبان به افغانستان رفته بود.

خبرنگار، با همه اجحاف هایی که نسبت به خود می بیند، چشم بیدار جامعه رسانه ای کشور است. بی شک خبرنگاران جزو آن قشر زحمتکشی است که اگرچه انعکاس دهنده مشکلات جامعه در رسانه و پیگیری آن از مسئولان است اما کسی زبان و چشم او برای انعکاس مشکلاتی که در راه مخابره خبر و اطلاع رسانی در جامعه می کشد، نشد.

با این همه خبرنگاران ما رسالت بزرگی را که بر دوش خود دارند فراموش نمی کنند و به عنوان امری مقدس به آن می نگرند. به عنوان یک خبرنگار و عضو موسسه مرکز دانشجویی حقوق بشر روز خبرنگار را به همکاران عزیزم تبریک عرض نموده و مقام والای آنان را در پیگیری حقایق و حقوق انسان ها می ستایم.

بی شک عرصه حقوق بشر و حراست از انسانیت و اخلاق همواره نیازمند حضور پرشور و مسئولانه این انسان های نازنین است. قطعاً خبرنگار در این عرصه قدرتی فوق العاده دارد و به شرط عدم سانسور خبر از سوی صاحبان رسانه، آن چه یک خبرنگار از فجایع انسانی و حقوق بشری به جهان مخابره می کند، می تواند بیدارگر انسان ها برای به پاخاستن علیه ظالمان باشد.

معاونت رسانه موسسه مرکز دانشجویی حقوق بشر صلح زیبا از همه صاحبان رسانه در دنیا می خواهد خبر خبرنگاران را در حوزه حقوق بشر و فجایع انسانی که در گوشه گوشه دنیا از جمله یمن، آفریقا، عراق و سایر کشورها اتفاق می افتد، بدون کم و کاست انعکاس دهد و از سانسور حقایقی که در حوزه نقض حقوق بشر به وسیله زورمندان و ظالمان عالم رخ می دهد، خودداری کنند تا رسالت انسانی خبرنگار و رسانه در برابر این فجایع محقق شود.

انتخاب شغل بیدار و دغدغه مند خبرنگاری را به همکاران خبرنگار خود تبریک گفته و این دغدغه مندی را در آنان می ستایم و امیدوارم طوفان ها و ناملایمات خبرنگاران ما را از ادامه مسیر حق جویی و حق طلبی منصرف نکند. قطعاً چشمان همه انسان دوستان و انسانیت خواهان همه تاریخ بشریت به دست و قلم خبرنگاران و رسانه هاست تا روزی برسد که محقق شدن حقوق انسان های مظلوم در تاریخ را به نظاره بنشینند.

به امید آن روز

اعظم وثوقی- معاونت امور رسانه مرکز دانشجویی حقوق بشر ایران(صلح زیبا)




موضوع مطلب :


سه شنبه 94 آذر 24 :: 11:30 عصر :: نویسنده : اعظم وثوقی

مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک

دو سه روزی قفسی ساخته اند از بدنم

به قول مولوی

هر کسی کو دور ماند از اصل خویش

باز جوید روزگار وصل خویش

چند صباحی گشتیم و گششتیم تا حقیقت را بیابیم ...

گشتیم و گشتیم و گشتیم و گشتیم و ...

از نقطه ای آغاز کردیم و هزار چرخ زدیم و زدیم و زدیم

مدام از مسیر منحرف شدیم و هی کج شدیم و شدیم و شدیم...

انقدر که سرگردان شدیم و عاقب

این کج شدن ها به جایی رسید که

یک دور کامل زدیم و رسیدیم نقطه اول

منتهی این بار فهمیده تر شدیم و عمیق تر

خوشحالم که مسیر را دوباره بازیافتم در حالی که یک نا مسیر شناس خوب شده ام

بی شک با این تجربه ها راه و مسیر را هم خواهم یافت و مسیر از این به بعد برایم هموارتر خواهد بود ...

البته اگر خدا بخواهد

 

الهی شکر

همه دادن ها و ندادن هایت را

دادن هایت همه به تدبیرت بود و ندادن هایت هم ...

همه را شکر

چه آن هایی که عقوبت گناهانم بود

و چه آن هایی که برای آموختنم بود

و چه آن هایی که ...

الهی شکر

خدایا ببخشش که مدام ناله کردم در حالی که دقیقا همان مسیری مرا می بردی که آخرش همان چیزی بود که از تو خواسته بودم

منتهی مانند یک کودک بهانه مسیر را می گرفتم و می گفتم مسیر من از این جا نیست بی آن که چشم به مقصد بدوزم...

ببخش که به اعتمادم به یک طناب پوسیده بیشتر از دست یاری تو بود ...

شرمنده ام بسیار و بسیار و بسیار ... 

 

 




موضوع مطلب :


جمعه 94 آبان 29 :: 11:35 عصر :: نویسنده : اعظم وثوقی

امشب یکی از تلخ ترین شب های من در چند ماه اخیر بود. قریب به 8 ماه برای یک روزنامه کار کردم و قرار شد بعد از این همه مدت اسم من رو

برای گزارش بنویسند، یک هفته بود منتظر چاپ گزارش بودم و مدام سایت روزنامه رو چک می کردم.

اشتیاق داشتم که بالاخره حق و حقوق معنوی من به رسمیت شناخته می شه

جالب بود

وقتی گزارش من منتشر شد به اسم یک آقا بود

یخ کردم

خدا

از اون بالا داری می بینی؟

خوبه

همین بسه

اگرچه تلخ بود اما حالا آرومم

چون تو می بینی...

بی خیال این عالم و آدم های ... !

امضا یک خبرنگار روزنامه نگار ...




موضوع مطلب :


جمعه 94 آبان 29 :: 8:56 عصر :: نویسنده : اعظم وثوقی

کاری ندارم کجایی چه می کنی. بی عشق سرمکن که دلت پیرمی شود. قیصر امین پور.

روحش شاد ...




موضوع مطلب :


دوشنبه 94 تیر 1 :: 1:44 صبح :: نویسنده : اعظم وثوقی
برای او که می داند ...  




موضوع مطلب :


سه شنبه 93 اسفند 5 :: 11:37 عصر :: نویسنده : اعظم وثوقی

بچه تر که بودیم فکر می کردیم که هر زنی که حجاب و حیا داشته باشد، مومن است و هر زنی که بی حجاب باشد فدر بهترین صورت این است که یک جای ایمانش می لنگد ...

بزرگ شدیم ... خیلی ها را دیدیم که اهل دیانت بودند به ظاهر اما ایمانشان گندیده بود ...

خیلی ها را دیدیم که ظاهر الصلاح اند اما در خفا ناموس مردم امنیت روانی از دست او ندارند ...

خیلی ها را دیدم که حجاب درستی نداشتند و می گفتند دلت پاک باشد اما دیدم دلش هم پاک نیست و دل شوهر و برادر و پدر مردم را می دزدد و هوسرانی می کند...

خیلی ها را دیدم که همه لاف خداباوری و خدامحوری می زنند حتی خودم هم همین طور بودم ...

خدا موجودی است در یک گوشه زندگی ما ... گاهی پر ررنگ تر و گاهی کمرنگ تر ...

به دانشگاه رفتم به حوزه رفتم که خدا را بیابم و علمم افزون شود ...

دیدم همه گرفتار خود و دنیای خودمان هستیم و خدا هم در یک گوشه زندگی مان قرار دادیم ...

به هزار و یک مصلحت هزار چیز را باید سانسور کنی ... امان از مصلحت اما یک نکته خیلی بارز است ...

این عصر، عصر بحران معنویت است ...

همه هم گرفتاریم ...




موضوع مطلب :


پنج شنبه 93 دی 25 :: 10:8 عصر :: نویسنده : اعظم وثوقی


شنیدم که چون قوی زیبا بمیرد
                                 فریبنده زاد و فریبا بمیرد


شب مرگ ،تنها، نشیند به موجی
                                 رود گوشه ای دور و تنها بمیرد



در آن گوشه چندان غزل خواند آن شب
                                که خود در میان غزل ها بمیرد


گروهی برآنند کاین مرغ شیدا
                               کجا عاشقی کرد، آنجا بمیرد


شب مرگ، از بیم ، آنجا شتابد
                               که از مرگ غافل شود تا بمیرد


من این نکته گیرم ، که باور نکردم
                               ندیدم که قویی به صحرا بمیرد


چو روزی ز آغوش دریا بر آمد
                               شبی هم در آغوش دریا بمیرد


تو دریای من بودی! آغوش وا کن
                                که می خواهد این قوی زیبا بمیرد


بعدن نوشت: عاشق این شعرم ...






موضوع مطلب :


 

بخش دوم مصاحبه آقای زارعی را در ادامه می خوانید:



ادامه مطلب ...


موضوع مطلب :


سعدالله زارعی در گفتگی تفصیلی با خبرنگار «نسیم»:

زارعی: هیچ چیز برای آمریکایی‌ها تلخ‌تر از حضور همه جانبه ایران در عراق نیست / این کارشناس خاورمیانه در گفتگوی تفصیلی با «نسیم» افزود: تئوری داعش تسخیر همه کشورهای سنی است که ‌آمریکا و عربستان با آن مخالفند/ با تسلیح کرانه باختری اسراییل از بین می‌رود/ حماس و جهاد باید در مورد تسلیح کرانه تصمیم بگیرند نه محمودعباس

 

 



ادامه مطلب ...


موضوع مطلب :


1 2 >
درباره وبلاگ


من یک خبرنگارم ...
پیوندها
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 3
بازدید دیروز: 13
کل بازدیدها: 105870