سفارش تبلیغ
صبا ویژن
من یک خبرنگارم با کلی دغدغه ...

 



ویترین های جنسی غرب عامل افزایش حرص و ولع جنسی

 

 

تصور کنیم انسان دارای دو جنس متفاوت زن و مرد نبود و یک جنسیت داشت و همچون تک سلولی ها تکثیر پیدا می کرد. این تفاوت جنسیت چه حکمت شیرین و جالبی دارد؛ انسان را از تنهایی به داشتن مونس و همراه سوق می دهد و این انس، عشق وعلاقه و محبت را به بار می آورد.


یکی از اهداف خلقت انسان با دو جنس زن و مرد، تعیین نوع تکثیر و بقای نسل انسان است. وقتی رابطه جنسی بین زن و مرد رابطه ای بدون لذت، عشق و علاقه باشد، رغبتی در آن ها برای این ارتباط وجود ندارد. قراردادن لذت در این ارتباط و شکل گرفتن عشق، کشش، تمایل و محبت در کنار این رابطه عاملی برای شوق زن و مرد برای رابطه ای است که منجر به بقای نسل شود.

از سوی دیگر عشق و محبت مرد و زن نسبت به فرزند خود مشوقی دیگر برای بقای نسل انسان است. خالق حکیمی که انسان را خلق کرده است، این طور تدبیر کرده است که با تزریق محبت و کشش ها کانونی را برای خلق انسان و رشد و تعالی او فراهم سازد که آمیخته با لذت باشد نه تلخی و رنج و آمیخته با محبت و علاقه باشد نه فقط لذت جویی منحصر طلبانه و همچنین آمیخته با دیگرخواهی و انس باشد نه انحصار خود خواهانه.

بر این اساس، خالق هستی میان زن و مرد تفاوت هایی ایجاد کرد تا این تفاوت سر منشا کشش و جذابیت زن و مرد برای هم باشد. به تناسب این تفاوت ها، طبیعتاً رفتارهای متفاوتی نیز بروز خواهد کرد؛ این طور می شود که مرد مظهر نیاز و زن مظهر ناز می شود و حیا در زن نه برابر مرد.

این ها بخشی از مبنای نگاه اسلام به مسئله جنسی است. با این مبنا، قرار است روابط بین زن و مرد طوری تنظیم شود که به خانواده هایی با منشا محبت و عشق تشکیل شود. برای تحقق این اتفاق، روابط نظم و چارچوبی می طلبد تا حس بی نهایت طلب و لذت جوی انسان این همه مقدمات را از هم فرو نپاشاند. بر این اساس، باید از بروز جلوه های جنسی در جامعه کاسته شود و تأمین نیازهای جنسی در چارچوب خانواده دنبال شود.

کشش زن و مرد به یکدیگر در فطرت آن ها نهاده شده است؛ حال اگر روابط بین زن و مرد از هم گسیخته و آزاد باشد و مدام علقه ها و کشش ها بین یک فرد با افراد مختلف رخ دهد، چگونه یک خانواده پایدار شکل می گیرد. وقتی دل هر روز در پی یک دلبر است، چگونه در کنار یک دلبر آرام می گیرد و خانواده شکل می گیرد؟

اخلاق جنسی در اسلام حکم می کند که زن و مرد جز در چارچوب همسری به دنبال روابط جنسی نباشند. این ها براساس همان حکمت هایی بود که پیشتر گفتیم. نیاز جنسی در خدمت لذت جویی بی حد و حصر انسان نیست. بلکه لذتی که در آن نهاده شده برای شیرینی رابطه زن و مرد در چارچوب خانواده است و اصالت با لذت نیست.

غرب، با مبنا قراردادن اصالت لذت جویی و نگاه اومانیستی تمام این ظرائف و تدابیر خالق حکیم انسان ها را نادیده گرفت و نابود کرد. با رواج آزادی جنسی و آزادی در روابط جنسی، مسبب متلاشی شدن این کانون عشق و محبت شد، کشش و میل شدید جنسی را عشق نامید و بنابر اصالت لذت، عشق را تا حد این کشش و لذت جنسی شدید ناشی از از هم گسیختگی روابط پایین آورده و با همسان انگاری زن و مرد در نگاه فمنیستی منکر وجود تفاوت بین زن و مرد شده و با ظالمانه دانستن فرزند آوری در زن، هر کدام از عوامل افزایش درجه محبت و مهربانی در میان انسان ها و خانواده را به نوعی نشانه رفته است در حالی که منشا عشق انس بین زن و مرد در کنار هم و میل به فرزند دار شدن است.

وقتی در رابطه بین زن و مرد میل به انحصار طلبی به حد متعادلی باشد، زن و شوهر خود را متعلق به یکدیگر می دانند و این نگاه منجر به پایبندی آن ها به یکدیگر می شود. این پایبندی به یکدیگر وقتی با عنصر انس و علاقه و محبت آمیخته می شود بر درجات عشق و محبت می افزاید.

اما هرج و مرج روابط و اخلاق جنسی در غرب و آزادی هر نوع رابطه جز مشوش شدن جامعه حاصلی نداشته است؛ در آماری که دانشگاه کلرادو از وضعیت تجاوز جنسی در این ایالت منتشر کرده است، اعلام شده در «هر دو دقیقه یک کودک در امریکا مورد سوءاستفاده جنسی قرار می گیرد. همچنین یک زن از هر شش زن امریکایی و یک مرد از هر 33 مرد در کودکی مورد سوءاستفاده جنسی قرار گرفته است.

در سال 2005 بیش از 200 هزار کودک و نوجوان در امریکا مورد آزار جنسی قرار گرفتند که 44 درصد آن ها نوجوانان بین سنین 12 تا 18 سال هستند. در امریکا تنها 41 درصد موارد سوءاستفاده جنسی از کودکان به پلیس گزارش می شود و 59 درصد این تجاوز به پلیس گزارش نمی شودو تنها در ایالت کلرادو سالانه بیش از 50 کودک در اثر سوءاستفاده جنسی جان خود را از دست می دهند که 75 درصد آنها را کودکان زیر 4 سال تشکیل می دهند و سالانه حدود دو هزار کودک در ایالت کلرادو پس از سوءاستفاده جنسی به بخش مراقبت های ویژه مراکز درمانی منتقل می شوند.» (1)

این آمار تنها بخشی از فاجعه ای است که به سبب مبنای غلط اصالت لذت گرایی و انسان گرایی در غرب به بار آمده است.

از این دست آمارها کم منتشر نشده و وضعیت آشفته جنسی در غرب بر کسی پوشیده نیست. جای تعجب است که افرادی این آمار را می شنوند و همچنان در پی دادن تز روشنفکرانه اند و قید و بند دار شدن روابط جنسی را باعث شدت میل انسان ها به آن و رواج بی بند و باری و انحراف جنسی می دانند در حالی که این آمار در کشورهایی که به سبب فرهنگ شان روابط جنسی محدودتر است این دست آمار ها نیز کم تر است.

این ها معتقدند، رغبت بشر به یک چیز در اثر اقناع و اشباع کاهش می یابد و در اثر امساک و منع، فزونی می گیرد برای این که بشر را از توجه دائم به امور جنسی و عوارض ناشی از آن منصرف کنیم، تنها راه صحیح آن است که هر گونه قید و ممنوعیتی را از جلو پایش برداریم و به او آزادی بدهیم.

این که هر چه انسان از آن منع شود به آن حریص تر می شود یک رفتار طبیعی از انسان است که امام معصوم نیز به آن اشاره داشته است. اما نکته این جاست که انسان وقتی طعم چیزی را بچشد و از آن منع شود به آن حریص خواهد شد. مانند کودکی که تا وقتی طعم شکلات را نشناسد میلی به آن ندارد. وقتی طعم آن را چشید و شیرینی آن را فهمید هر بار منع کردن او از شکلات او را به آن حریص تر می کند. وقتی هم که طعمش را چشید اگر به اندازه در دسترس او باشد و او به قدری که به خود آسیب نزند از آن شکلات بخورد، هم نیاز او به گلوکز موجود در شکلات تأمین خواهد شد و هم حرصی در او پدید نمی آید.

وقتی زنان جلوه ها و جذابیت های خود را به نمایش بگذارند و مرد اندکی از شیرینی آن را از راه چشم خود چشید و او را منع کردیم منجر به وقوع انحرافات جنسی شد. وگرنه وقتی زنان داشته های وجودی خود را پنهان و تنها برای همسر و محارم خود نگه دارند، مرد نامحرم از او چیزی نمی چشد که با منع او به آن حریص تر بشود یا نشود.

در چنین فضایی که هر زن و هر مردی داشته هایش را تنها به همسرش هدیه کند، میل به بی نهایت طلبی و انحصار طلبی در کنار عفت و علاقه و کشش، عشق و تعهد را رقم خواهد زد اما در فضایی که قلب و جسم و رو ح فرد هر لحظه مشغول کسی است و لحظه ای بعد مشغول فردی دیگر، چگونه می توان انتظار تبلور محبتی عمیق و تعهدی پایدار را داشت؟

طرفداران آزادی جنسی معتقدند شرارتها و کینه ها و انتقام ها همه ناشی از اخلاق خشن جنسی است در حالی که این شرارت ها و کینه ها و انتقام ها ناشی از ارائه انواع و اقسام لذت های متنوع در قاب ویترینی است که دستیابی به آن هزینه مادی می طلبد. همان چیزی که از آن با عنوان صنعت پورنو گرافی و تجارت سکس در غرب رواج بسیاری دارد و درآمد هنگفتی برای سودجویانی خاص فراهم کرده است.

وقتی وجود آدم ها تنوع طلب شد و با نمایش جذاب لذات مدام حرص را در او افزایش دادیم و او را برای چشیدن این لذات که تمام شدنی هم نیست، حریص تر و حریص تر کردیم، اصالت را به لذت دادیم و وجدان را پای لذت جویی ذبح کردیم، او برای کسب این لذات دلفریب اقدام به هر جنایتی را برای خود توجیه کرد. به گواه آمار جنایی جنسی در غرب و کشورهایی که آزادی روابط جنسی را دنبال کردند، سبب وقوع جنایات و شرارت ها محدود شدن روابط جنسی و بهره بردن از اخلاق جنسی نیست و آزادی جنسی موجب کم شدن حرص و ولع افراد نشده بلکه موجب افزایش غیر قابل مهار آن در افراد شده است. آن چنان این حرص در او افزایش پیدا کرده که نفس خویشتن داری در او باقی نگذاشته تا او را در برابر ارتکاب جرایم مهار کند.

و نکته پایانی این که از بر هم زدن نظم طبیعت و خلقت، جز بدحاصلی و خسران چیز عاید بشر نشده است که این بار هم حاصل می شد. احترام به تفاوت های جنسی زن و مرد و رعایت الزامات آن و استیفای حقوق هر یک از آن دو به تناسب ویژگی ها و خصلت های هر یک، عامل آرامش و تأمین منطقی نیازهای آن هاست. غفلت از این امر مهم، باعث به وجود آمدن مشکلات و نا به سامانی ها غیر قابل جبرانی می شود که نمونه های بارز آن را در جوامع مختلف امروز می توان دید.

--------------------------------------------

پاورقی:

1-     منتشر شده در روزنامه شرق در تاریخ 31 اردیبهشت 86.

 

منبع: پایگاه اطلاع رسانی افسران جنگ نرم

 

بعدن نوشت خبرنگار نوشت:

من واقعاً معتقدم عامل افزایش حرص و ولع جنسی ویترین های جنسی غرب هست...

جوان های هم سن و سال (دهه شصتی ها) ما کافی است مروری بر گذشته تا به امروز خود کنند و ببینند در این مدتی که بر ما گذشت شیوع روابط نامشروع در کشور تحت تاثیر چه چیزهایی افزایش یا کاهش یافته است... بسیار واضح و روشن است که یکی از علل عمده و اصلی افزایش حرص و ولع جنسی در جوامع که از نتایج آن بالارفتن آمار تجاوز جنسی به کودکان، زنان و حتی مردان در جامعه و عواقب روانی بسیار وخیم آن است، ویترین های جنسی غرب و شرق در تجارت جنسی است ... تجارتی کثیف که انسانیت را له می کنند و عشق را زیر پاهای هوس رانی ها به لجن می کشد ... گسترشش تکنولوژی و به خدمت گرفتن آن در راستای توسعه این تجارت کثیف عامل مخرب اخلاق جنسی در جوامع اخلاق مدار بوده است. اگر کسی دلیلی بر رد این ادعا دارد خوشحال می شوم نظرات او را نیز بشنوم... البته این تنها عامل نیست اما از عوامل اصلی و بسیار تأثیرگزذار است.




موضوع مطلب :



درباره وبلاگ


من یک خبرنگارم ...
پیوندها
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 52
بازدید دیروز: 6
کل بازدیدها: 108369