من یک خبرنگارم با کلی دغدغه ... |
||
جمعه 94 آبان 29 :: 11:35 عصر :: نویسنده : اعظم وثوقی
امشب یکی از تلخ ترین شب های من در چند ماه اخیر بود. قریب به 8 ماه برای یک روزنامه کار کردم و قرار شد بعد از این همه مدت اسم من رو برای گزارش بنویسند، یک هفته بود منتظر چاپ گزارش بودم و مدام سایت روزنامه رو چک می کردم. اشتیاق داشتم که بالاخره حق و حقوق معنوی من به رسمیت شناخته می شه جالب بود وقتی گزارش من منتشر شد به اسم یک آقا بود یخ کردم خدا از اون بالا داری می بینی؟ خوبه همین بسه اگرچه تلخ بود اما حالا آرومم چون تو می بینی... بی خیال این عالم و آدم های ... ! امضا یک خبرنگار روزنامه نگار ... موضوع مطلب : منوی اصلی آخرین مطالب آرشیو وبلاگ پیوندها آمار وبلاگ بازدید امروز: 18
بازدید دیروز: 39
کل بازدیدها: 108249
|
||