من یک خبرنگارم با کلی دغدغه ... |
||
دوشنبه 93 آذر 3 :: 9:32 صبح :: نویسنده : اعظم وثوقی
گفتگوی چالشی با عضو هیئت علمی مرکز مطالعات راهبردی تربیت اسلامی پیرامون وضعیت تبلیغ عاف و حجاب را می خوانید؛ این گفتگو با دغدغه انجام شده ... پیشنهاد می کنم این گفتگو رو تا آخر بخونید: بخشی از این مصاحبه: شما می گویید این همه کار انجام شده است در حالی که ما بازدهی بالایی در جامعه نمی بینیم. آیا لازم نیست خیلی مفهومی تر و عمیق تر در این حوزه کار شود؟ این بازدهی خودش را در جای دیگر نشان می دهد. مشکل فقط انتخاب حجاب نبوده است. مشکل در یک فضای دیگر است. بعد از انقلاب اسلامی، مثلاً عدالت اقتصادی، غرب زدگی و این که باربی برای بچه ما اسطوره شود بر حجاب ما اثر گذاشت. خیلی چیزهای دیگر هم اثر دارد. حتی عقلانیت علوم انسانی در دانشگاه ها، بر عفاف و حجاب اثر دارد. اگر بخواهیم این ها را باز کنیم، مولفه های زیادی می توانم نام ببرم. در حوزه عفاف و حجاب کار مستقیم انجام شده است، در صورتی که اگر می خواستیم کار اساسی برای سامان دهی عفاف و حجاب انجام بدهیم، بایستی از تولید علوم انسانی بومی و اسلامی شروع کنیم. سپس ساختارهای اداری مان را بر اساس عدالت ایجاد کنیم، چون ارزش های اسلامی جدا از یکدیگر نیستند. پژوهش های پیمایشی ما نشان داده است که بسیاری از خانم هایی که بد حجابی را به عنوان پوشش خود انتخاب کردند، گرایشات بسیار قوی به خود حجاب داشتند و برخی هم عنوان می کردند این حجاب بد را فقط به خاطر شرایط بدی که در دانشگاه دارند، انتخاب کرده اند. با دختری مصاحبه می کردم که می گفت: من بعد از فارغ التحصیلی از دانشگاه دوباره چادر را انتخاب کردم. یعنی تحت تأثیر شرایط دانشگاه و دوستانش که به سبب پوشیدن چادر او را منزوی و به او برچسب های ضد ارزشی می زدند، چادر را کنار گذاشته بود تا بتواند راحت تر با دوستانش ارتباط داشته باشد. خوابگاه های دانشجویی نیز به همین شکل است. متن کامل این گفتگو را در ادامه مطلب بخوانید: در گفتگو با عضو هیئت علمی مرکز مطالعات راهبردی تربیت اسلامی مطرح شد؛ راههای ترویج حجاب و عفاف در جامعه چیست؟تبلیغ آثاری با ویژگی های خاص خود دارد؛ اثر تبلیغ زودگذر است و ماندگار و عمیق نیست. هدف تبلیغ اثرگذاری سریع است و اصلاً دنبال اثر در دراز مدت نیست. ما در روش های تبلیغ حجاب به عنوان یکی از بروزهای رفتاری، باید از روش های تکرار و برجسته سازی استفاده کنیم. خبرنامه دانشجویان ایران: علل و عوامل عمده ای از جمله تهاجم فرهنگی به ثمر نشسته دشمن و عدم تبلیغ هدفمند و همه جانبه از سوی دستگاه و نهادهای فرهنگی، باعث ظهور بدحجابی و وضعیت فعلی عفاف در جامعه شده است. به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ بر این اساس، گفتگویی با دکتر سیدعبدالرسول علم الهدی، عضو هیئت علمی مرکز مطالعات راهبردی تربیت اسلامی و سرپرست گروه دین و ارتباطات پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات اسلامی با موضوع بررسی و تحلیل چگونگی تبلیغ حجاب انجام دادیم. مشروح این گفتگو بدین شرح است؛ در مطالعه روش های تبلیغ حجاب به چه نکات مهم و مبنایی باید توجه کنیم؟ ما در مطالعه بحث تبلیغ حجاب، باید به ریشه ها توجه کنیم. حال چه ریشه هایی که سبب ترویج حجاب می شود و چه ریشه هایی که موجب بدحجابی است. حجاب یک رفتاری است که در زنان به شکلی خاص و در مردان به شکل خاص دیگری ظهور و بروز دارد. هر دو ظهوراتی هستند که از یک علق بر می آیند. نام آن خلق، عفاف و حیاست. عفاف و حیا خلقی است که باعث می شود انسان ها بما هو انسان، رفتارهایی را در زندگی در پیش گیرند که سبب کرامت نفس آنها شود و اساساً نشان دهنده کرامت نفس است. بنابراین، ریشه حجاب را در عفاف و حیا پیدا می کنیم و عفاف و حیا را در کرامت نفس پیدا می کنیم. کرامت نفس، همان بعدی از انسان است که بر عالم معنا دلالت دارد و رابطه انسان با خداست. حال می خواهیم تبلیغ حجاب کنیم و آموزش و تربیت حیا و عفاف داشته باشیم. هر کدام از این ها که در حوزه تبلیغ و تربیت دنبال شود، باید به این سیری که عرض کردم، توجه داشته باشد. تربیت و آموزش و تبلیغ یا هر آن چه که در حوزه رفتار انسان بروز پیدا می کند، باید معطوف به این سیر باشد. برای تبلیغ حجاب در جامعه باید به چه نکاتی توجه کرد؟ چگونه می توان حجاب را به صورت موثر در جامعه تبلیغ کرد؟ اگر بخواهیم در حوزه عفاف بحث کنیم که ظهورش به حجاب برسد، قاعدتا باید سن تربیت را در نظر گرفت. سن تربیت عفیفانه از دوران کودکی شروع می شود. رفتارهای پدر و مادر در برابر کودک، هدایا و عروسک هایی که برای فرزند خریداری و برای او قاعده سازی می کند، رفتارهایی که برای او به عنوان رفتارهای ارزشی به نمایش گذاشته می شود، عواملی هستند که از سوی بچه ها دریافت می شود و اثر تربیتی در او دارد. اگر لباس یا پوششی با فرهنگ غربی در برابر کودک انتخاب شود، فرزند همان را برای خود ارزش گذاری می کند و اگر برای او این طور نمایش گذاشته شود که ارزش به داشتن حجاب است، او هم حجاب را ارزش گذاری می کند. در مدارس هم این تربیت باز تولید می شود. مخاطب در عرصه تبلیغ در مقاطع سنی مختلف قرار دارد و بر خلاف تربیت که مختص کودکان و نوجوانان است. بیشتر مخاطبین در عملیات تبلیغی جوان هایی هستند که شکل تربیتی آن ها تقریباً شکل ساختارمندی است و شاید کم تر بشود در حوزه تربیت اثری بر آن گذاشت. هرچند تربیت تا آخر عمر انسان به هر حال وجود دارد. تبلیغ آثاری با ویژگی های خاص خود دارد؛ اثر تبلیغ زودگذر است و ماندگار و عمیق نیست. هدف تبلیغ اثرگذاری سریع است و اصلاً دنبال اثر در دراز مدت نیست. ما در روش های تبلیغ حجاب به عنوان یکی از بروزهای رفتاری، باید از روش های تکرار و برجسته سازی استفاده کنیم. مثلاً این که در فضای جامعه باید مکرراً بر پیام ارزشگذاری عفاف و حجاب تأکید شود. چنان که خانم وندی شرین می گوید: انسان ها در مغرب زمین اسیر پیام های مکرر و مداوم بی عفتی هستند و انگار مدام پیام های تحریک جنسی در مغز انسان ها فروخورده می شود. این جا باید همین فضا را در تکرار پیام هایی دال بر کرامت نفس و ایمان ایجاد کنیم. از آن جا که یکی از ریشه های جدی حجاب و انتخاب پوشش مناسب، ایمان است و خیلی از رفتارهای انسان با ایمان ساختارمند می شود و رفتارهای مناسبی به تناسب فرهنگ اسلامی ظهور می کند، ما باید پیام هایمان را به ایمان سوق دهیم. مثلاً جوانان امروز، به هر حال دنبال قهرمانها و الگوگیری از آن ها هستند. این قهرمان سازی باید بر مبنای ارزش های اسلامی باشد. با چه ابزارهایی باید این الگوسازی ها و قهرمان سازی ها صورت بگیرد؟ این جا ابزار عمده، رسانه ها هستند. با ساختن فیلم از شخصیت های بزرگ و اثر گذار با مبنای ارزش های اسلامی، می توان خیلی خوب برای جوانان الگوسازی کرد. عرصه های تولیدات هنری و رسانه ای بهترین ابزار در جهت اسطوره سازی و تعریف اسطوره هاست. یکی از اسطوره ها و قهرمان هایی که فرهنگ اسلامی ایران دارد، بانو امین است. چقدر جوان های ما این فرد را به عنوان یک قهرمان می شناسند؟ البته بحمدالله فضای فرهنگی کشور در حال سوق پیدا کردن به این سمت است که برخی از قهرمان های ملی و دینی را باز تعریف کنند و این قهرمان ها برای آن ها جلوه داده شود، اما خب کافی نیست. آیا لازم نیست برای اسطوره سازی و ارائه الگو، زنانی با فرهنگ رایج امروز، محور قرار بگیرند تا جوانان همزاد پنداری بیشتری با آن شخصیت داشته باشند و بهتر با آن قهرمان رابطه برقرار کنند؟ خیلی از زنان به ظاهر موفق امروز، دیر ازدواج کردند و در ایفای نقش مادری و همسری خود با مشکل مواجه هستند. مدل و سبک زندگی امروز، مدلی از سبک زندگی را ایجاد کرده است که شوهر راضی به کار کردن همسرش شده و والدین وقت کافی برای محبت کردن به فرزند ندارند. در چنین وضعی که فرزند از حیث محبت تأمین نمی شود، نمی توان انتظار داشت فرزند عفیف و با حجاب شود. خب ما زنانی هم داریم که این طور نیستند و از زنان موفق امروز هستند. هنوز هم فردی در سطح سواد بانو امین، خیلی کم پیدا می شود. ایشان از لحاظ ذهنی هم هوش عجیبی داشتند. من کلی عرض می کنم. ایشان از لحاظ بینش تحلیلی، عمیق بودند. من کم تر دیده ام خانم ها به سمت پژوهش های تحلیلی بروند. معرفی چنین زنانی به عنوان الگو و قهرمان برای نسل امروز مفید است. مفاهیم و محتوای مبنایی که در امر تبلیغ حجاب باید بیان و منتقل شود تا جوان بر مبنای آن محتوا تصمیم به رعایت عفاف و حجاب بگیرد، چه مفاهیمی است؟ بحث دیگر، بحث مفاهیمی است که با حوزه حجاب مرتبط است. به عنوان مثال: بنابر آیات و روایات، حیا و عفاف و حجاب بسیار با ایمان رابطه تنگاتنگ و مستقیمی دارد. اساساً کار کردن در حوزه ایمان و اعتقاد به وجود خدا و رابطه با او، می تواند مقوم حجاب باشد در حالی که ما اصلاً در رابطه با حجاب صحبتی نکردیم و کار خاص مستقیمی برای حجاب نکردیم. توجه به این مفاهیم که تاثیر غیر مستقیم دارند، در امر تبلیغ مهم است. در حوزه تبلیغاتی و تربیتی، به ویژه در حوزه جوانان و نوجوانان، هر قدر رابطه با خدا بیشتر تقویت شود، اثر تبلیغ هم در کل و در تمام زمینه های تبلیغ بیشتر می شود. این که عنوان می شود مهم این است که دلت پاک باشد و پوشش مهم نیست، در برخی جوان ها عمومیت دارد. با این حساب این ها ایمان قوی دارند، ولی حجاب شان لزوما حجاب خوبی نیست. این انحرافی است که از مسیحیت ایجاد شده است. این نوع برخورد، در اسلام از سر نفاق و ریاکاری است، نه ایمان. ما می گوییم هرقدر در حوزه تبلیغات، ما بر روی ایمان و رابطه با خدا تاکید داشته باشیم، در نتیجه یکی از ظهورات ناخودآگاه این معنویت، حجاب و پوشش مناسب است؛ در حالی که ما اصلاً از حجاب سخن نگفتیم. یک نکته دیگر هم درباره خود این ارزش هاست. این رفتار می تواند یک موجود زنده تلقی شود و کودکان و نوجوانان می توانند این درک را از حجاب پیدا کنند؛ کما اینکه غربی ها با استفاده از همین نوع درک کودکان و نوجوانان از مسائل اطراف خود، کارتون ها و انیمیشن ها را می سازند. وقتی حجاب به عنوان یک موجود زنده و نه سیم خاردار، محدودیت زا معرفی نشود و اتفاقاً به گل و صدف تعبیر و تعریف شود، اثرات مثبتی دارد. این اثرات مثبت را ما به صورت تجربی دیدیم. هر گاه این گونه در حوزه حجاب کار کرده ایم، جواب های خیلی محکمی هم گرفتیم. البته همین الان، موسسه حجاب پژوهی قم با نام ریحانه النبی که وابسته به حوزه علمیه است، تبلیغ حجاب را در بسیاری از مدارس کشور با همین مدل پیگیری می کند. این موسسه برای تبلیغ حجاب، انیمیشن ها و کارتون هایی با این مضامین ساخته است؟ این موسسه دفتر نقاشی ها و داستان هایی را در مورد حجاب، چادر و یک دختر سالم و پاک طراحی کرده است و از این محصولات در کنار داستان هایی که توسط مربیان آموزش دیده تعریف می شود، برای تبلیغ حجاب استفاده می کنند. در این کتاب ها حجاب را به موجودات زنده ای تشبیه کرده اند و از تشبیهاتی از حیوانات یا گیاهان در تعریف داستان ها و تصویرگری کتاب استفاده شده است. تصاویر خیلی فانتزی و از گرافیک خیلی بالایی برخوردار نیستند، اما داستان های جالبی دارد که به دل می نشیند. البته به من توضیح دادند که اصل کار را مربی انجام می دهد و این کتاب یک مکمل و کمک کار است. محور کار تبلیغ باید تربیت باشد. توجه به این محوریت، اثر تبیلغ را ماندگارتر و بیشتر می کند. قاعدتاً باید سیاست های حکومتی و دولتی، در عرصه های تشویق و برجسته سازی، معطوف به پسرها و دخترهایی شود که رابطه پاک و سالمی را دنبال می کنند و حجاب و پوشش مناسبی دارند. مثلاً دخترخانم هایی که رتبه های بالایی آورده اند و حجاب مناسبی دارند، مورد توجه قرار بگیرند و به عنوان الگو معرفی شوند و یا آن خانمی که قهرمان جودو در عرصه های بین المللی شده بود، باید به عنوان یک الگو و قهرمان برای هم نسلی های خود برجسته می شد. عرصه هایی که این سیاست را می توان در آن ها دنبال کرد، مختلف است. یکی دیگر از این عرصه ها، عرصه رسانه است که متاسفانه از همان ابتدا تا الان فقط شعار داده شده و تاکنون هیچ دقتی بر آن نشده است. این که خانم مریلا زارعی در جشنواره فیلم فجر با حجابی بسیار مناسب تر از دیگران حاضر شد و بعدا نیز با حجاب چادر در مراسم تشییع آن شهید حضور پیدا کرد، باید بسیار برجسته می شد. این باید در سخن، رسانه و مطبوعات ذکر و پر رنگ شود و به آن توجه کرد. این قبیل تبلیغات اثراتی بر چشم مردم دارد؛ حوزه تبلیغ برای عموم مردم است نه فقط برای کودکان و نوجوانان. باید توجه کرد که جمع این ها با هم، می تواند به تبلیغ صحیح حجاب کمک کند. همین طور داستان های ما. مثلاً ما داستانی در مورد حجاب می نویسیم که نقش اول و قهرمان این داستان یک دختر چادری است. چنین آثاری تبلیغ مستقیم حجاب است. این تبلیغ مستقیم و نمادین به این سادگی و وضوح صحیح است؟ شما فرمایشی در مورد تفاوت عفاف و حجاب داشتید. به نظر می رسد، ما در تبلیغ حجاب آنقدر بر روی یک پوشش به اسم چادر تمرکز کرده ایم که از بحث عفاف جا مانده ایم. ما چه بخواهیم و چه نخواهیم حجاب کامل، همان چادر است، اما تأکید بر این که حجاب فقط چادر است صحیح نیست. آیا لازم نیست در ترویج حجاب، بر بعد عفاف آن بیشتر تأکید شود؟ وقتی این اتفاق بیفتد و عفاف در فرد شکل بگیرد و فرد مخاطب، عفت را انتخاب کند، طبیعتاً به سمت حجاب هم کشیده می شود و خودش حجاب را انتخاب می کند. فکر نمی کنید ما در امر ترویج حجاب، به جای پیمودن این فرآیند، عکس این مسیر را رفته ایم؟ بله. عرض کردم عفاف بعد تربیتی دارد و در بعد تبلیغی نمی توان خیلی به عفاف پرداخت؛ مگر این که با مدل ترکیبی تربیت ـ تبلیغ پیش برویم. در تربیت بر روی عفاف و حیا کار می شود و حجابی که در نتیجه این فرآیند ایجاد شود، حجابی ماندگار است. انتخاب این حجاب در اختیار فرد است و با عقلانیت رخ داده است. این ها همه در تربیت رخ می دهد، نه در تبلیغ. تبلیغ مسائل خاص خودش را دارد و از جلوه های بصری و احساسی استفاده می شود؛ لذا خیلی امید به نتایج تربیتی در فرآیند تبلیغ نمی توان داشت. تربیت از یک سنی شروع می شود و اصول خود را دارد. عده ای در صدد پاسخ به شبهات موجود در امر حجاب هستند که این می تواند تا حدی نقش تربیتی ایفا کند. این به امر نهادینه شدن حجاب کمک می کند، اما این عده آنقدر زیاد نیستند که بگوییم باید برنامه ها را به این سمت سوق دهیم. این قبیل کارها به طور رایج در مدارس و دانشگاه ها توسط نهادهای مختلف فرهنگی و نهاد نمایندگی ولی فقیه در حال انجام است. کتاب های خوبی هم در این زمینه به چاپ رسیده است. یکی از حوزه هایی که در زمینه فرهنگ و نشر دینی خوب کار شده، همین حجاب و عفاف است. شما می گویید این همه کار انجام شده است در حالی که ما بازدهی بالایی در جامعه نمی بینیم. آیا لازم نیست خیلی مفهومی تر و عمیق تر در این حوزه کار شود؟ این بازدهی خودش را در جای دیگر نشان می دهد. مشکل فقط انتخاب حجاب نبوده است. مشکل در یک فضای دیگر است. بعد از انقلاب اسلامی، مثلاً عدالت اقتصادی، غرب زدگی و این که باربی برای بچه ما اسطوره شود بر حجاب ما اثر گذاشت. خیلی چیزهای دیگر هم اثر دارد. حتی عقلانیت علوم انسانی در دانشگاه ها، بر عفاف و حجاب اثر دارد. اگر بخواهیم این ها را باز کنیم، مولفه های زیادی می توانم نام ببرم. در حوزه عفاف و حجاب کار مستقیم انجام شده است، در صورتی که اگر می خواستیم کار اساسی برای سامان دهی عفاف و حجاب انجام بدهیم، بایستی از تولید علوم انسانی بومی و اسلامی شروع کنیم. سپس ساختارهای اداری مان را بر اساس عدالت ایجاد کنیم، چون ارزش های اسلامی جدا از یکدیگر نیستند. پژوهش های پیمایشی ما نشان داده است که بسیاری از خانم هایی که بد حجابی را به عنوان پوشش خود انتخاب کردند، گرایشات بسیار قوی به خود حجاب داشتند و برخی هم عنوان می کردند این حجاب بد را فقط به خاطر شرایط بدی که در دانشگاه دارند، انتخاب کرده اند. با دختری مصاحبه می کردم که می گفت: من بعد از فارغ التحصیلی از دانشگاه دوباره چادر را انتخاب کردم. یعنی تحت تأثیر شرایط دانشگاه و دوستانش که به سبب پوشیدن چادر او را منزوی و به او برچسب های ضد ارزشی می زدند، چادر را کنار گذاشته بود تا بتواند راحت تر با دوستانش ارتباط داشته باشد. خوابگاه های دانشجویی نیز به همین شکل است. گفتگو از اعظم امیروثوقی موضوع مطلب : منوی اصلی آخرین مطالب آرشیو وبلاگ پیوندها آمار وبلاگ بازدید امروز: 12
بازدید دیروز: 39
کل بازدیدها: 108243
|
||