سفارش تبلیغ
صبا ویژن
من یک خبرنگارم با کلی دغدغه ...
جمعه 93 اردیبهشت 12 :: 11:27 عصر :: نویسنده : اعظم وثوقی

گفتگویی شیرین و پر از نکته با استاد اخلاق آیت الله قرهی ؛ مطالبی کاربردی برای دانشجویانی که با استادی مسئله دار مواجه اند و حتی نمره شان را هم تحت تاثیر سلایق رفتاری غلط استاد است ...

دانشجو  با چنین استادی چه باید بکند؟؟



آیت الله قرهی؛ عامل بودن استاد مهم ترین روش تهذیب نفس دانشجو


آیت الله قرهی استاد اخلاق و خارج فقه و اصول و متولی مدرسه علمیه امام مهدی(عج) هستند. درس های اخلاق ایشان همواره طعم شیرین حقایق و معارف اخلاقی اسلام را به کام شاگردان شیرین کرده است. چندی پیش مقام معظم رهبری (دام ظله العالی) در پیامی به دانشجویان اتحادیه انجمن های اسلامی مستقل، توصیه هایی به دانشجویان مبنی بر توجه ایشان به تهذیب نفس شده بود.

به همین مناسبت گفتگویی با موضوع «دانشجو و تهذیب نفس» با این استاد گرانقدر ترتیب داده ایم که مشروح آن در ادامه تقدیم حضورتان می گردد:

*همراهی علم و تهذیب نفس چه نتایجی را برای دانشجو، دانشگاه و جامعه به همراه دارد؟

خداوند در آیه شریفه می فرمایند هدف از بعثت انبیا تزکیه نفس و سپس علم بوده است. هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولًا مِّنْهُمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَیُزَکِّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَإِن کَانُوا مِن قَبْلُ لَفِی ضَلَالٍ مُّبِینٍ؛ این آیه دلالت بر این دارد که علم توام با تهذیب نفس هدف حرکت انبیاست. همچنین وجود مقدس امیرالمومنین علی (ع) می فرمایند : قصم ظهری رجلان: عالم متهتک، وجاهل متنسک؛ دو گروه کمر ما را شکستند؛دانشمند بی شرم و حیا و پرده در و جاهل مقدس مآب . فالجاهل یدعوهم إلى جهله بتنسکه و العالم یضل الناس عن علمه بتهتکه ؛ نادان با زاهد نمایی و تظاهر به پارسایی مردم را فریب می دهد اما عالم دریده و بی پروا، با پرده دری خود مردم را از دین و مذهب گریزان و بیزار می کند.

بنابراین تهذیب باعث می شود که علم انسان حتما سودمند باشد و مردم را نسبت به دین بیزار می کند. مولوی در این باره می گوید:

«بی گـهر را علـم و فـن آموختـن دادن تیــغ است دسـت راهــزن تیـغ دادن در کف زنـگی مسـت به که افتد علم ، ناکس را بدست»؛

می فرماید دادن علم به دست کسی که بی گوهر و بدون تهذیب نفس است، مانند دادن تیغ لبه دست راهزن است. همچنین می گوید: دادن تیغ به دست یک زنگی مست بهتر از دادن علم به آدمی است که تهذیب نفس نداشته باشد.

علم و مال و منصب و جاه و قران. فتنه آمد در کف بدگوهران؛ یکی از خصوصیات همراهی علم و تهذیب نفس این است که از پیش آمدن فتنه جلوگیری می کند. یکی از دلایل پیش آمدن فتنه این است که عده ای عالم نما و بدون تهذیب نفس که مال و جاه داشته باشند، فتنه برپا می کنند چون بد گوهر اند. این ها فتنه به همراه دارند چون در کنار این امکانات، این ها دست پاک و وجود مهذبی ندارند. اگر علم به دست انسان قدار صفت باشد، هیچ گاه سودمند نخواهد بود.

هانری کربن در کتابی که در شرحی که بر زندگی ملاصدرا نوشته است می گوید: علم را برای علم بخوان. در اصفهان علم را برای علم می خواهند نه چیز دیگر و علم شان با تهذیب گره خورده است.

باید تحصیل گره خورده با تهذیب و تهذیب هم گره خورده با تحصیل باشد. وگرنه هیچ کدام به تنهایی معنا و سود مفیدی نخواهد داشت.

*با توجه به شرایط فرهنگی و اجتماعی امروز جامعه و دانشگاه که رعایت حجاب، حیا و آداب اسلامی کم تر شده است، تهذیب اخلاقی جوان دانشجو چقدر ضرورت و اهمیت پیدا می کند؟

اگر کسی بخواهد به جایی برسد باید حتماً تهذیب داشته باشد تا بتواند علم را به خوبی کسب کند. دانشجویی که خدای نکرده در شهوات بیفتد، توفیق درس خواندن با کیفیت بالا را هم نخواهد داشت. وقتی ذهن و حواس کسی معطوف به حواشی شود از اصل باز می ماند. در چنین شرایط فرهنگی که امروز ما داریم اگر جوان دانشجو تهذیب نفس نداشته باشد، گرفتار می شود. نیاز به تهذیب یک نیاز همیشگی است. ملاصدرا می گوید: پایان اولین جلسه درسی که با میرداماد داشتم، ایشان مرا به گوشه ای برد و به من گفت ای محمد من امروز گفتم اگر کسی بخواهد حکمت را دنبال کند باید حکمت عملی را تعقیب کند و اینک به تو می گویم که حکمت عملی در دو چیز است؛ یکی به انجام رسانیدن تمام واجبات دین اسلام و دوم پرهیز از هر چیزی که نفس بوالهوس آن را برای خوشی خود می طلبد.

روشن است که اگر کسی تن به واجبات اسلام ندهد، به حکمت نمی رسد. علم باید ما را به حکمت برساند وگرنه سودی ندارد. رعایت حجاب و دوری از گناه محدودیت نیست بلکه مصونیت است زیرا از نفس بوالهوس نمی شود انتظار داشت ما را جز به گناه نکشد. طبیعی است که وقتی انسان به سمت گناه نروند و خودداری کند، خداوند متعال به او عنایت می کند و ذهن او را برای آموختن و کسب علم و حکمت باز می کند.

خدا رحمت کند دکتر محمود حسابی (اعلی الله مقامه) خدا رحمتش کند،یک جایی تعریف می کرد؛ یک بار دانشجویی را که با حالتی باقی مانده از مستی داشت وارد کلاس می شد، استادش انیشتین این حالت آن دانشجو را متوجه شد و به آن دانشجو اجازه ورود به کلاس را نداد.

دانشمندانی هم که به جایی رسیدند معمولاً اهل فسق و فجور نبودند. اگر می خواستند دنبال این چیزها باشند به تحقیقات علمی شان نمی رسیدند. تحقیقات علمی انسان را ا گناه دور می کند و کسی هم که گناه کند نمی تواند وارد عرصه های علمی شود. تهذیب در اسلام هم درجات انسان را بالا می برد و هم علم را به معنای حقیقی علم می کند. محمد زکریای رازی ـ کاشف الکل ـ در رسائل فلسفیه او آمده است که واجب است که دانشجوی پزشکی دانش خود را برای کسب مال نخواهد بلکه پزشک نزدیک ترین فرد به خداست. عالم ترین، عادل ترین و مهربان ترین آن ها به مردم است و این به وجود نمی آید الا به تهذیب نفس. وقتی بزرگان ما مانند ملاصدرا، زکریای رازی و میرداماد هر کدام دعوت به تهذیب نفس نمی کنند تا بتوانند در کسب علمشان توفیق پیدا کنند، دانشجویان ما باید بدانند که اگر به مسائل دنیوی و شهوت جنسی (خدای نا کرده) طبیعی است از علم هم دور خواهند ماند و جامعه، جامعه مطلوب نخواهد شد.

دقت بفرمایید جوانان مهذب ما بودند که توانستند مسائل هسته ای ما را حل کنند. احمدی روشن ها که جوانانی مهذب بودند توانستند. خدا مرحوم کاظمی آشتیانی موسس رویان را رحمت کند. وقتی ایشان این موسسه را تشکیل داد، حضرت آقا، امام المسلمین، قدری کمک مالی کردند و این ها با هیچ این کار را شروع کردند اما چون این ها اعتقاد داشتند، توانستند تحول علمی عظیمی ایجاد کنند تا آن جا که امروز ما در دنیا از کشورهای صاحب رأی و جزو 5 کشور مهم دنیا در این زمینه باشیم. دلیل همه این ها همان تهذیب است که علم را با خود به همراه می آورد. لذا همان طور که عرض کردم بنا به فرمایش قرآن مجید که ابتدا تهذیب را می آود و سپس به علم اشاره می کند، تهذیب علم آور است.

*چه راهکارها و روش هایی برای ترغیب دانشجویان به تهذیب نفس پیشنهاد می کنید؟

یکی از راهکارها این است که کسانی که بیان کننده و دعوت کننده به تهذیب دانشجویان هستند، خودشان عامل باشند. از اوایل انقلاب تا به امروز،30 سال است که در دانشگاه های ما درسی با عنوان اخلاق در دانشگاه ها تدریس می شود و دانشجو چند واحد درسی با این عنوان می گذراند اما با وجود این درس، جوانانی هستند که مهذب نمی شوند. یکی از علل این امر این است که ما درس اخلاق را به عنوان واحد درسی گرفته ایم و آن را برای زندگی نمی گذرانیم. برای این کار، هم باید استادان این درس، خود با حالت تهذیب وارد دانشگاه شوند و هم محیط دانشگاه محیطی مهذب باشد. حجاب و رعایت حریم محدودیت نیست، مصونیت است. هم اکنون بدحجابی و عدم رعایت حریم سلاحی به دست دشمن شده است. این ها به دانشجو این طور تبلیغ می کنند که این ها می خواهند شما را از حق مسلم تان محروم کنند. آیا حق مسلم این است که دختر و پسر در دانشگاه با هم باشند و اگر گناهی هم صورت گرفت بگوییم اشکالی ندارد؟ این که کاملاً اشتباه است و نباید به این سبک و سیاق باشد.

یکی از راهکارها برای ایجاد تهذیب در دانشجویان تفکیک جنسیتی دانشگاه هاست که از نتایج طرح تفکیک رسیدن جوان دانشجو به آرامش روحی و روانی است. برخی عنوان می کنند که امام(ره) مخالف این کار بود. علت عدم تفکیک جنسیتی در ابتدای انقلاب این بود که شورای عالی انقلاب فرهنگی می گفت تعداد دانشاه ما کم است و نمی توان این طرح را اجرا کرد. علت تأسیس دانشگاه آزاد هم همین بود. می گفتند یا باید دختران را بپذیریم یا پسران را. امام فرمودند نخیر هر دو باید باشند. یکی از کارهایی که برای حل این مسئله پیگیری شد تأسیس دانشگاه هایی همچون دانشگاه الزهرا مختص بانوان بود که در آن دختران ما بتوانند در همه علوم تحصیل کنند.

یکی دیگر از راهکارها این است که این مسئله باید به خوبی تبیین شود. اگر استاد خود مهذب و عامل باشد و تهذیب نفس و اثرات آن به خوبی تبیین شود و محیط دانشگاه مهذب باشد، بر جوان دانشجو اثر خواهد کرد و مهذب خواهد شد.

یکی دیگر از عوامل موثر، محیط خانواده ها و جامعه است. خانواده ها باید قبول کنند آن چه که اسلام بیان می کند برای تعالی بشر است. اگر این موارد که عرض کردم محقق شود اثرات خیلی خوبی در زمینه تهذیب دانشجویان جوان ما خواهند داشت.

*چه آسیب هایی جوان دانشجو را در مسیر تهذیب نفس تهدید می کند؟

اگر تهذیب، به حقیقت تهذیب باشد، هیچ تهدید و آسیبی ندارد. منتهی آن جایی که ما می بینیم که برخی به دنبال عرفان های کاذب می روند به این علت است که تهذیب و عرفان برای او به خوبی تشریح نشده است. این به دنبال عرفان های کاذب رفتن، دلیلی بر ایا ن است که فطرت انسان تهذیب و عرفان را می خواهد ولی چون به خوبی و درستی برای او تبیین نشده است، این ها در رفع این تشنگی فطرت شان در این بیراهه ها می افتند. فطرت همه انسان ها به دنبال یافتن خدا و معرفت است. چون خوب تبیین نمی شود و اخلاق علمی وجود ندارد، گاهی افراط و گاهی تفریط به وجود می آید. اگر اخلاق علمی به خوبی تبیین شود و آن نسخه از اخلاق که توصیه معصومین است برای مردم و جوانان تبیین شود، آن گاه خواهیم دید که دنیای ما دنیای حسنه خواهد شد.

ما باید دنبال آن باشیم که زمینه های این امر به خوبی فراهم و اخلاق به صورت علمی کاملاً تبیین شود تا این تمایل فطری انسان به اخلاق به افراط و تفریط کشیده نشود. البته بعضی ها هم به جای حل این مسئله، صورت مسئله را پاک می کنند و با عرفان و اخلاق مخالفت می کنند. اگر عده ای به سبب عدم شناخت صحیح، به بیراهه رفتند چرا اصل مسئله را پاک کنیم؟ ما باید شرح و توضیح دهیم که عرفان و اخلاق حقیقی چیست و مصداق های آن را جزء جزء مطرح کنیم. برخی به جای این کار، با اخلاق و عرفان مخالفت می کنند و می گویند اگر دانشجویان به دنبال این چیزها بروند درس و زندگی را تعطیل می کنند. چه کسی گفته است که با گرایش به اخلاق و عرفان قرار است دانشجو درس و زندگی را تعطیل کند؟ پیامبر(ص) فرمود: لا رهبانیت فی الاسلام؛ در اسلام رهبانیت نداریم. اخلاق، تهذیب نفس و عرفان رهبانیت نیست بلکه دانستن راه های عملی از طریق علمی که نزد معصومین است، معنای اخلاق است. بر این اساس، برای جلوگیری از پیش آمدن این آسیب ها، باید اخلاق علمی را در دانشگاه و جامعه ترویج و گسترش داد.

*نقش روحانیت، طلاب و علما و مبلغین در جهت دهی به مسیر تهذیب نفس دانشجویان چیست؟

در ابتدا، پیش از همه، این ها باید برای خدا کار کنند. اگر برای خدا باشد، دلسوزی به همراه می آورد. اگر کسی برای خدا کار کند، مانند پیامبر(ص) دلسوز می شود که می فرمود: انا طبیب دوار؛ من طبیبی دورگرد هستم؛ یعنی نمی نشینم که کسی به سراغ من بیاید. چه کسی می تواند این چنین باشد؟ کسی که دلسوز باشد. چه کسی دلسوز است؟ آن کسی که برای خدا کار کند. بنابراین نباید نشست تا مردم به سراغ آن ها بیایند.

عزیزان طلبه و روحانی بدانند که اگر در این زمینه وارد دانشگاه می شوند باید فقط و فقط برای خدا باشد و آن را به عنوان شغل نبینند. اگر این طور باشد متضرر می شوند. این ها باید این کار را به عنوان یک تکلیف ببینند. اگر این طور شد دلسوز می شویم. وقتی دلسوز شدیم هادی خوبی می شویم و آن چه در اسلام آمده است به خوبی تشریح می کنیم. مهم تر از همه این که باید شیوه عملی را به کار ببندیم. کونوا دعاه الناس بغیر السنتکم؛ مردم را به غیر زبان خود به دین فرا بخوانید.

آقایان روحانی که وارد دانشگاه می شوند باید در عمل و رفتار دعوت کننده به اسلام باشند. باید چهره آن ها دانشجو را یاد خدا بیاندازد و رفتار و کردار آن ها ترغیب به تهذیب نفس کند. اگر خدای ناکرده کسی به عنوان شغلی که ممر درآمد آن ها باشد، به این کار نگاه کرد، کلام او تاثیر نخواهد گذاشت اگرچه از احادیث و کلام معصومین بگوید. ممکن است حتی تأثیری هم بگذارد اما آن تأثیر که مخاطب را در حصن حصین قرار دهد، به طوری که او را در طوفان های زندگی نگه دارد، ندارد. وقتی گفتار او اثری این چنین دارد که دانشجو ببیند که گفتار و عمل استاد او یکی است و او تهذیب را به صورت عملی یاد بگیرد.

*تعریف شما از دانشجوی پاک و مهذب و اخلاقی چیست؟ دانشجوی پاک و مهذب و انقلابی چطور دانشجویی باید باشد؟

دانشجوی مهذب و انقلابی دانشجویی است که اولاً در بستر تهذیب به خوبی دانش را بگیرد. تهذیب مخالف با دانش نیست بلکه اتفاقاً تهذیب مقدمه ای بر دانش است. چون در قرآن مجید آمده است؛ هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولًا مِّنْهُمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَیُزَکِّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَإِن کَانُوا مِن قَبْلُ لَفِی ضَلَالٍ مُّبِینٍ.

دانشجوی مهذب حتماً باید خوب درس بخواند. چون ما در هیچ مکتبی اصلاً نداریم که گفته باشد اطلبوا العلم من المهد الی اللحد. ما در نگاه اسلام فارغ التحصیل نداریم بلکه مقطعی را می گذرانیم و وارد مقطعی دیگر می شویم. چه کسی می تواند این چنین باشد؟ کسی که مهذب شده باشد. زیرا کسی که مهذب شد، به دنبال امر خداست. هر جا هر امری از حضرت رسول(ص)، قرآن مجید و خداوند متعال است اطاعت می کند. بنابراین چون امر خداوند و رسول او و قرآن بر تحصیل است، او نیز به تحصیل و کسب علم راغب می شود و در این راه تلاش می کند.

تهذیب اثر عجیبی دارد و دانشجوی انقلابی و مهذب، باید درس خوان خوبی باشد. چنین دانشجویی مطیع ولایت است. چون مطیع امر الهی است، مطیع رسول خدا، امام معصوم و نایب بر حق او در زمان غیبت امام زمان نیز می شود. دانشجوی مهذب می داند که کی و چگونه عمل کند. می داند که کجا باید اشداء علی الکفار باشد و کجا رحماء بینهم. این طور نمی شود که گوشه ای بنشینند و کاری به کسی نداشته باشند. در صحنه های مختلف علمی و رزمی هرجا که لازم باشد، به موقع در صحنه حاضر است. دانشجوی مهذب دانشجویی نیست که کنجی برای خود اختیار کند و ذکر بگوید زیرا پیامبر فرمود لا رهبانیت فی الاسلام.

*نقش ترویج ازدواج آسان، به موقع و آگاهانه در تهذیب نفس دانشجو چیست؟

این بحث را باید مفصل مطرح کرد اما به قدر اشاره ارتباط آن با بحث شما نکاتی را عرض می کنم. ازدواج سکینه و آرامش را به همراه دارد. وقتی انسان ازدواج می کند با پاسخ صحیح به نیازهای قوای بدنی خود، عامل به دستورات دین می شود و در تهذیب نفس موفق تر خواهد بود. این که می گویند ازدواج مانع حصیل و پیشرفت است درست نیست. اگر ازدواج صحیح باشد و انتخاب درست بوده باشد و این دو هم کفو هم باشند، این ازدواج آرامش و سکینه به همراه خواهد داشت. در این صورت، در سایه این سکینه و بستر دین و اخلاق با هم درس می خوانند و تکامل بخش یکدیگر می شوند. این اشتباه است که ازدواج توقف آور است. اگر هر دو هم کفو هم و اهداف یکسانس داشته باشند، عاملی برای پیشرفت سریع آن ها خواهد شد. البته نباید این ازدواج و انتخاب از روی هوا و هوس باشد. در این صورت این ازدواج به آرامش و سکسنه ختم نمی شود.

*اگر استادانی بودند که از تهذیب نفس لازم برخوردار نبودند، دانشجویی که به دنبال تهذیب است، چگونه برخوردی باید داشه باشد؟

اصلاً قرار نیست که تنها استاد اخلاق مهذب باشد. اتفاقا در باب علم اثرگذاری علمی آن موقع خواهد بود که استاد خوش اخلاق، خوش برخورد، مهذب و برای دانشجو دلسوز باشد. اتفاقاً اگر سخت ترین درس ها هم باشد، به سبب مهربانی و دلسوزی استاد برای دانشجو آسان خواهد شد اما اگر این طور نباشد، طبیعی است که محیط برای دانشجو محیط نا امنی خواهد شد و دانشجو برای گرفتن نمره به خلاف های مختلف اعم از خلاف مادی و جنسی خواهد افتاد. متاسفانه ما گاهی دیده ایم که اگر چه کم، چنین خلاف هایی اتفاق می افتد برای این که استاد مهذب نیست. مهذب بودن استاد مختص استاد اخلاق نیست. همه اساتید در هر زمینه و رشته ای که استاد هستند باید مهذب باشند. چه مکانیک درس بدهد چه شیمی و چه علوم انسانی.

*دانشجو باید با چنین استادی چگونه رفتار کند؟

اگر دانشجو چنین استادی داشت در مرحله اول باید با عمل خودش، نشان بدهد که با این عمل مخالف است.حداقل این است که در عمل جواب موافق و مثبت با او نداشته باشد. مخالفت با رفتار او که می گوییم منظور این نیست که برخورد نا مناسبی داشته باشد بلکه باید در مقابل او با آرامش و طمانینه و رعایت ادب برخورد کند. گاهی جواب ابلهان خاموشی است. البته اساتید ما اساتید هوشمند و مودبی هستند. از این دست اساتید بسیار کم است. اگر هم تعداد معدودی بودند که این طور بودند باید با لبخند و برخورد مناسب با او برخورد کند. اگر هم استاد، استاد مسئله داری بود و اثرگذاری مخربی بر روی دانشجویان داشت، باید دانشجو این مطلب را گزارش کند. ما این را استاد نمی بینیم. او استاد نمایی بیش نیست. البته اساتید ما این طور نیستند بلکه این فرد گرگی است که در لباس استاد در آمده است. طبیعی است که رفتارهای او باید گزارش داده شود و از طریق مسئولین اخراج شود.  

*اگر شرایط و وضعیت طوری بود که امکان اخراج این استاد نبود، آن گاه چه باید بکند؟

اگر می تواند استاد خود را عوض کند، اگر نمی تواند با صبر و حلم و بردباری و کار کردن بیشتر بر روی اخلاق خودش مواظب باشد تا از او اثر نپذیرد. چون متاسفانه گیر کسی افتاده است که در لباس استادی در حال تخریب دانشجویان است. به این فرد نباید بگوییم استاد. این فرد به ظاهر استاد است.

*حاج آقا شما چه توصیه های اخلاقی برای دانشجویان دختر و پسر برای موفقیت در امر تهذیب و تحصیل دارید؟

توصیه من به فرزندان عزیزم پسران و دختران گرانقدرم این است که بدانند تهذیب اولاً این ها را به مقامات انسانی خودشان می رساند و انسان را انسان به ما هو انسان می کند. انسان حقیقت الله  و اشرف مخلوقات است.

برای این که در این مقام بمانند باید خود را در حصن حصین قرار دهند. برای این کار باید به محضر علمای ربانی بروند. امام معصوم (ع) می فرمایند: هلک من لیس له حکیم یرشده؛ هلاک شد کسی که حکیمی نداشت که او را رشد دهد.

اخلاق را تنها به عنوان چند واحد درسی در دانشگاه نبینند بلکه در جایگاه های خوب و اثرگذار اخلاقی حضور پیدا کنند. خودشان هم می دانند که در آن جا روح شان مصفا می شود. توصیه می کنم پای درس اخلاق بزرگان که بنشینند آن ها را عوض و حالشان را متغیر می کند. حتماً مراجعه کنند و به یک درس اخلاقی که در دانشگاه تدریس می شود بسنده نکنند بلکه بدانند که باید دائم با مردان خدا و مردان الهی نشست و برخاست کنند تا اثر همنشینی در وجود آن ها ثمر کند.

از کسانی که می دانند نمی توانند بر روی آن ها اثر مثبت بگذارند و ممکن است از آن ها اثر بد بپذیرند، دوری کنند. اگر هم می توانند بر افرادی اثر خوب بگذارند، یا اثر خوب بگیرند ارتباطشان را استمرار دهند.

امیرالمومنین می فرمایند: کسی که خود را در معرض پیشوایی یک گروه قرار می دهد و رهبری دیگران را برعهده گرفته است باید قبل از آموزش دیگران خود را تعلیم دهد.

« نفس خود ناکرده تسخیر ای فلان، چون کنی تسخیر نفس دیگران

نفس را اول برو در بند کن، پس برو آهنگ وعظ وپند کن

منبری بگذار بهر خود نخست، وانگهی بر جه به منبر تند وچست

آتشی در دل برو افروز آنگهی، گرم کن هنگامه وعظ ای رهی

تا زسوز دین نگردد دل کباب، دم نگردد گرم ای عالی جناب

تا تو را سوز نباشد در جگر، دم مزن کاندر دمت نبود اثر»

این نکته بسیار مهمی است که انسان باید بر روی آن دقت کنند.

خواهش می کنم که این جوانان به دنبال افراد صاحب نفس بروند و دقت داشته باشند که باید در تهذیب خود بیش از دیگران کوشا باشند.

 

*گفتگو از اعظم امیروثوقی

منبع: پایگاه اطلاع رسانی دانشجویان علوم پزشکی تبریز

http://tbzmed.masjedun.com/?siteid=411&pageid=35355&newsview=362246




موضوع مطلب :



درباره وبلاگ


من یک خبرنگارم ...
پیوندها
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 9
بازدید دیروز: 7
کل بازدیدها: 106097